#میر_امیرz
ﺩ
ﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻢ
ﭘﺴﺮﯼ ﭘﺪﺭﺵ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻏﺬﺍﯼ ﺷﺐ ﺑﻪ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﺑﺮﺩ.
ﭘﺪﺭ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﭘﯿﺮ ﻭ ﺿﻌﯿﻒ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﻏﺬﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﻭ ﺑﺮﻭﯼ ﻟﺒﺎﺳﺶ ﻣﯿﺮﯾﺨﺖ.
ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﺭﺳﺘﻮﺍﺭﻥ ﺑﺎ ﺣﻘﺎﺭﺕ ﺑﺴﻮﯼ ﻣﺮﺩ ﭘﯿﺮ ﻣﯿﻨﮕﺮﯾﺴﺘﻨﺪ، ﻭ ﭘﺴﺮﺵ ﻫﻢ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺑﻮﺩ.
ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻏﺬﺍﯾﺸﺎﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ، ﭘﺴﺮ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﺧﺠﻞ ﻫﻢ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﯽ ﭘﺪﺭﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﺑﺮﺩ، ﻟﺒﺎﺳﺶ ﺭﺍ ﺗﻤﯿﺰ ﮐﺮﺩ، ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺷﺎﻧﻪ ﺯﺩ ﻭ ﻋﯿﻨﮏﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﺗﻨﻈﯿﻢ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩ.
ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺁﻥ ﺩﻭ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺣﻘﺎﺭﺕ ﺑﺴﻮﯼ ﻫﺮ ﺩﻭ ﻣﯿﻨﮕﺮﯾﺴﺘﻨﺪ.
ﭘﺴﺮ ﭘﻮﻝ ﻏﺬﺍ ﺭﺍ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻭ ﺑﺎ ﭘﺪﺭ ﺭﺍﻫﯽ ﺩﺭﻭﺍﺯﻩ ﺧﺮﻭﺟﯽ ﺷﺪ.
ﺩﺭﯾﻦ ﻭﻗﺖ، ﯾﮏ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﺯ ﺟﻤﻊ ﺣﺎﺿﺮﯾﻦ ﺻﺪﺍ ﮐﺮﺩ!
ﭘﺴﺮ ﺁﯾﺎ ﻓﮑﺮ ﻧﻤﯿﮑنی ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﯼ؟
ﭘﺴﺮ ﭘﺎﺳﺦ دﺍﺩ؛ ﻧﺨﯿﺮ ﺟﻨﺎﺏ . ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺎﻗﯽ ﻧﮕﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ .
ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﭘﯿﺮ ﮔﻔﺖ : ﺑﻠﻪ، ﭘﺴﺮ . ﺑﺎﻗﯽ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﯼ .
ﺩﺭﺳﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﭘﺴﺮﺍﻥ ﻭ ﺍﻣﯿﺪﯼ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﭘﺪﺭﺍﻥ .
ﯾﮏ ﻧﻮﻉ ﺧﺎﻣﻮﺷﯽ ﻣﻄﻠﻖ ﺑﺮ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﺣﺎﮐﻢ ﺷﺪ.
کاش سوره ای به نام "پدر" بود
که این گونه آغاز میشد:
قسم بر پینه ی دستانت، که بوی نان میدهد
و قسم بر چشمان همیشه نگرانت...
قسم بر بغض فرو خورده ات که شانه ی کوه را لرزاند
و قسم بر غربتت،
وقتی هیچ بهشتی زیر پایت نیست...
دختر بچه ای از برادرش پرسید:معنی عشق چیست ؟؟برادرش جواب داد :عشق یعنی تو هر روز شکلات من رو ،از کوله پشتی مدرسهام بر میداری ،و من هر روز بازهم شکلاتم رو همونجا میگذارم...
A little girl asked her brother: What is the meaning of love? His brother replied: "Love means you take my chocolate every day from my school backpack, and I put my chocolates every day ..."
1) اعراب قبل از هر قومی شاگردان یونانیان محسوب میشوند ولی باید دانست که آنها به ادامه علوم یونان پرداخته و آن را نگهداری کردند، نشو و نمو دادند و در بعضی موارد نیز آن را تکمیل کردند.
2) آشنا ساختن مسلمانان و سپس اروپاییان با حساب و ارقام هندی (دستگاه شمار و سیستم عددنویسی) که امروزه رایج است و نیز به کار بردن این ارقام در ضمن محاسبات برای نخستین بار حاصل کار مسلمانان است. غربیها استفاده از اعداد عربی یا هندی و همچنین استفاده از صفر را از مسلمانان و به خصوص از خوارزمی آموختند و حتی کلمه صفر به همان صورت، وارد زبانهای اروپایی شد. این عدد (صفر) به صورت «صفیروم» و «صفرو» و «صرو» در ایتالیا و به صورت «شیفر» در فرانسه و «صیفر» در انگلستان و آلمان باقی مانده است. نتیجه این مطلب آنکه مسلمانان استعمال اعداد را به مردم آموختند، با آنکه خود مبتکر و سازنده آن نبودند. بدین طریق بانیِ حساب در زندگی روزانه شدند.
3) مسلمانان علم جبر را گسترش دادند و به آن نظم و ترتیب علمی بخشیدند و نویسنده کتاب الجبر و المقابله یعنی خوارزمی را میتوان یکی از بنیانگذاران علم جبر به مثابه رشتهای متمایز از هندسه شمرد. خوارزمی جبر را به منزله یک فن اختراع نکرد و آن را یا از یونانیان یا به احتمال قویتر از هندیها برگرفت. ولی دستاورد او این بود که جبر را چنان وضوح بخشید و چنان شیوا بیان کرد که استفاده از آن معمول شد.
4) پرداختن به اصل پنجم اقلیدس و کوشش برای اثبات آن. این کار از یونان باستان آغاز شد و تا اواخر قرن نوزدهم میلادی ادامه یافت. بدین ترتیب، مسلمانان مقدمات هندسه فضایی را فراهم کردند.
5) فراهم آوردن نخستین جداول توابع مثلثاتی و به کار بردن ظل معکوس به عنوان تابع مثلثاتی مستقل و استفاده منظم از آن. بتانی، ریاضیدان مسلمان، نسبت مثلثاتی سینوس را به دست آورد. او نسبت مخالف آن، کسینوس را نیز به کار برد. ابن یونس نیز قضیه سینوس را کشف کرد که تا امروز نیز در مورد مثلثهای واقع بر سطوح کروی به کار میرود.
6) عدد p (پی) را غیاثالدین جمشید کاشانی با دقتی که تا مدتها همتایی نیافت محاسبه کرد.
7) حل معادلات درجه سوم به همت خیام، کاشانی و تحقیقات فراوان در علم مخروطات.
8) ادخال ظل در مثلثات. خواجه نصیر طوسی نخستین کسی است که حالات ششگانه مثلث کروی قائمالزاویه را در کتاب الشکل القطاع به کار برد.
9) مسلمانان با تلفیق جبر و هندسه، اصول هندسه تحلیلی را به وجود آوردند. آنها نخستین کسانی بودند که برای حل بعضی از مسائل هندسی از جبر، و برای حل بعضی از مسائل جبری از هندسه استفاده کردند.
10) امتحان 9 به 9، قاعده دو خطا، قضایای بیرونی در حساب شطرنج، مسئله کوچکترین مقیاس و مثلث حسابیِ خیام و بسط دو جملهایِ خیام از ابتکارات مسلمانان در حساب است.
11) مثلثات مسطحه و مجسمه را تکمیل کردند، و برای توابع مثلثاتی جدولهای صحیح فراهم آوردند و چند تابع مثلثاتی را کشف کردند. از این گذشته، با آنکه علم مثلثات از آغاز پیدایش همراه با علم نجوم رشد و توسعه پیدا کرده بود، نخستین بار نصیرالدین طوسی در کتاب شکل القطاع آن را به حد کمال رساند و به مثابه علم مستقلی مطرح کرد و این خود پیشرفت بزرگی را در ریاضیات نشان میدهد.
12) اختراع، اثبات و به کار بردن شکل (قضیه)، مُغنی (قضیه سینوسها) به جای شکل قطاع در مثلثات مسطحه و کروی به همت ابونصر عراق و نیز اختراع و اثبات قضیه تانژانتها با کاربردی مشابه به دست ابوالوفای بوزجانی.
13) حل دستگاههای معادلات سیاله تا درجه نهم و تا 4 معادله و 7 مجهول که کرجی آن را به دست آورد.
14) پرداختن به برخی مسائل کلاسیک ریاضیات از قبیل تربیع دایره، تثلیث زاویه، تسبیع، تَتسیع دایره (رسم 7 ضلعی و 9 ضلعی منتظم).
ریاضیات در تمدن اسلامی با شاخه هایی، مثل نجوم، حساب، جبر و هندسه امتزاج یافته است و این امتزاج نه فقط در تمدن اسلام که در غالب مکاتب کهن در هند و بابل نیز وجود داشته است. تمدن اسلامی از قرن دوم هجری به بعد زمینهای برای تلاقی و ترکیب فرهنگهای گوناگون پدید آورد. در مورد علم ریاضیات با ترجمه آثار ریاضی و نجومی هندی و متون یونانی این تلاقی و ترکیب پدیدار شد. همچنین، علاوه بر تأثیر معارف خارجی، سنتهای ایرانی، بابلی، سومری و کلدانی که از قبل در این منطقه وجود داشت، بر یکدیگر تأثیرگذار بودند. در انتقال روشهای یونانی و هندی به جامعه اسلامی خلفای عباسی و مترجمان نقش عمدهای داشتند. در زمان حکمرانی منصور عباسی (136ـ 158 ق)، آثار برهما گوپتا به بغداد آورده شد و با حمایت او به عربی ترجمه شد. در زمان هارون عباسی خلیفه بعدی بسیاری از آثار کلاسیک علمی یونان به عربی برگردانده شد. همچنین در عهد حکومت او معارف هندی در بغداد نفوذ بیشتری یافت. مأمون (193ـ 218 ق) پسر هارونالرشید با ایجاد مؤسسهای برای ترجمه و تحقیق، معروف به «بیتالحکمه»، پیشرفت فعالیتهای علمی را تسریع کرد. او رصدخانهای در بغداد ساخت و مسئولیت اندازهگیری نصفالنهار زمین را به آنجا سپرد. مهمترین کتابهای ریاضیات که در زمان عباسیان به عربی ترجمه شدند از این قرارند:
1. کتابهای اقلیدس :اصول هندسه ترجمه حجاج بن مطّر. این کتاب یک بار در زمان هارون به قلم حجاج بن مطر به نام هارونی ترجمه شد و بار دیگر در زمان مأمون به دست اسحاق بن حنین ترجمه شد و ثابت بنقره آن را اصلاح کرد. همچنین ابوعثمان دمشقی نیز آن را ترجمه کرده است. کتاب الظاهرات، اختلاف مناظر، کتاب الموسیقی، کتاب القسمه، کتاب القانون، الثقل و الخفه (کتاب سنگینی و سبکی) از تألیفات اقلیدس به عربی ترجمه شدند ولی نام مترجم آنها معلوم نیست.
2. کتابهای ارشمیدس: مجموع آنها ده کتاب است که از یونانی به عربی ترجمه شده ولی مترجم آن معلوم نیست.
3. کتابهای آپولونیوس :کتاب المخروطات، قطعالسطوح، قطعالخطوط، النسبه، المحدوده، الدوائرالماسه به عربی ترجمه شده، اما مترجم آن معلوم نیست.
4. کتابهای منالاوس :کتاب الاشکال الکُرویه، و کتاب اصول هندسه، را ثابت بن قره به عربی ترجمه کرد.
5. کتابهای بطلمیوس قلوذی: کتاب مجسطی را یحیی برمکی تفسیر کرده است. و کتابهای چهارگانه بطلمیوس که ابراهیم بن حلت آن را ترجمه و حنین بن اسحاق آن را اصلاح کرد.
6. کتاب جبر معروف به حدود و کتاب قسمهالاعداد از تألیفات ابرخس که به عربی ترجمه شد، اما مترجم آن معلوم نیست.
7. کتاب جبر تألیف ذیوفنطس که به عربی ترجمه شده و مترجم آن معلوم نیست.
ابن ندیم در کتاب الفهرست کتب ذیل را که به عربی ترجمه شده بدون ذکر مترجم نام برده است.
کتاب العمل بالاسطرلاب المسطح تألیف ابیون بطریق؛ کتاب جرم الشمس و القمر تألیف ارسطرفس، کتابالعمل بذات الحلق، کتاب جداول زیج بطلمیوس المعروف بالقانون المسیر تألیف ثاون اسکندری، کتاب العمل بالاسطرلاب.
کتابهای موسیقی زیر نیز، در دوره نهضت عباسیان، از یونانی به عربی برگردانده شدند:
کتاب الموسیقی الکبیر تألیف نیکوماخوس، کتاب موسیقی منتسب به اقلیدس، کتاب الریموس و کتاب الایقاع تألیف اَرِسâطُکاس، مقالات موسیقی تألیف فیثاغورس، کتاب آله مصوته مشهور به الارغنن البوقی و کتاب الارغنن الزمری تألیف مورطس. همچنین مسلمانان در علم هیئت و ریاضیات از تألیفات دانشمندان هندی بسیار بهرهمند شدند. منصور عباسی دستور داده بود که زیج سند هند را به عربی ترجمه کنند و نقل و ترجمه این زیج تأثیر مهمی بر دانشمندان مسلمان گذاشت و آنان را بیش از پیش با علم هیئت آشنا کرد. بسیاری از دانشمندان مسلمان از آن کتاب تقلید کردند و بر مبنای آن کتابهایی نوشتند. مثلا" محمد بن ابراهیم فزاری، حبیش بن عبدالله بغدادی و محمد بن موسی خوارزمی کتابهای خود را بر اساس سند هند تألیف کردند.
در مجموع، ترجمههای هندی و یونانی به عربی و نیز فراهم بودن فضای علوم عقلی در زمان برخی از خلفای عباسی سبب شد ریاضیات مراحل تکامل و ترقی را طی کند و ریاضیدانان بزرگی را به جهان اسلام و دنیا عرضه نماید.
وقتی انسان برای اولین بار "نارگیل" سفت را برداشت ،
هرگز فکر نمیکرد میان قالب قهوه ای رنگ آن ، شیره ای
خوش طعم و بو و جسمی سفید و پر خاصیت باشد ...!!!
برای "باز کردن اندیشه"،
خود را باید "شکست" ...
عقاید و باورهای خود را ، احساس خود را،
* باید روزنه های "نو" را باز کرد
تا از قالب کهن و بی منطق و عادتی محیط گریخت...!*
هیچ گاه مانند یک نارگیل بسته نمان...
با ذهنی نو، جهانی نو بساز...
چقدر زیبا می توان زندگی کرد وقتی می توان "معمار زندگی" خود بود ...
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست
شب تـار است و ره وادی ایمـــن در پیش
آتش طــور کـــجا موعــــد دیــدار کــــجاست
هــر کــــه آمـــد به جهان نقش خرابـــــی دارد
در خـــرابات بگــــویید کــــه هشیـــار کـــجاست
آن کــــس است اهـــل بشارت کــــــه اشارت داند
نکــــتهها هست بســـی محـــرم اســـرار کــجاست
هـــــر ســــر مـــوی مــــرا بـا تـــو هـــزاران کــــار است
مـــا کـــجاییـــم و مـــلامـــت گـــر بـــیکـــار کـــجاست…
میخواهید چه کاره شوید؟
آیا درس میخوانید، برای این که مجبور به تحصیل هستید یا این که مایلید فرد موفقی در زندگی باشید؟ شاید هم میخواهید بر دوستان و همکلاسی های خود سبقت بگیرید؟ یا این که تنها به بالا بردن سطح اطلاعات و آگاهیهای خودتان علاقهمندید؟ میخواهید به جامعهای که در آن زندگی میکنید، خدمت کنید؟ یا میخواهید مسئولیتی را که در مقابل خداوند و خانواده دارید به انجام رسانید؟ و یا...
همه اینها اهدافی است که کم و بیش هر فردی به آن میاندیشد. مهم اینست که شما کدام مورد را انتخاب میکنید.هدف شما نگرش شما را بر زندگی و طبیعت معلوم میسازد و نشانگر شخصیت آدمی است. اگر به اهداف بلند و عالی فکر میکنید از شخصیت بزرگی برخوردارید. اگر میخواهید در آینده به جامعه، دوستان و خانواده کمک کنید و مشکلات آنها را حل نمایید اهدافی بلند و عالی دارید. اما اگر اهداف کوچک و محدود باشند فعالیت و کوشش شما نیز ضعیف خواهد شد. آن وقت هیچ گاه انتظار نداشته باشید که بتوانید کارهای بزرگ انجام دهید.
اصولاً تمام انسانها با ملاحظه هدفی که دارند به چهار گروه تقسیم میشوند:
هدفها طرحهای کار هستند و کسانی که مایلند موفق باشند روی طرحهای کار فکر میکنند و به آنها تعهد دارند. حال با توجه به نکات بیان شده از خود بپرسید که از کدام گروه هستید؟ در نهایت، شما میتوانید برای رسیدن به هدفهای بزرگ از والدین، معلمها و افراد مطلع و دانا کمک بگیرید.
آیا میدانستید که پیشانی انسان مرکز دمای انسان است ؟ یعنی اگر شما دمای پیشانیتان را تغییر دهید دمای بدنتان هم به همان انداره تغییر میکند این یکی از دلایلی است که وقتی ما می خواهیم ببینیم که آیا تب داریم یا نه دستمان را روی آن میگذاریم !
آیا میدانستید که اگر روند شیوع سرطان درهمین حد بماند حدود سی و پنج درصد احتمال دارد که شمادر طول زندگی تان به یکی از انواع سرطان مبتلا شوید ؟
آیا میدانستید که جنین بعد از هفته هفدهم خواب هم میتواند ببیند ؟
آیا میدانستید که گربه و سگ هر کدام پنج گروه خونی دارند و انسان فقط چهار گروه ؟
آیا میدانستید که روباه ها همه چیز را خاکستری میبینند ؟
آیا میدانستید که اسبها در مقابل گاز اشک آور مصون اند ؟
آیا میدانستید که زرافه ایستاده وضع حمل میکند و نوزادش از فاصله 180 سانتی متری به زمین میافتد ؟
آیا میدانستید که تعداد 1300 کره زمین در سیاره مشتری جای می گیرد ؟
آیا میدانستید که رود دجله به خلیج فارس میریزد ؟
آیا میدانستید که 85% گیاهان در اقیانوسها رشد میکنند ؟
آیا میدانستید که اولین تمبر جهان در سال 1840 در انگلستان به چاپ رسید ؟
آیا میدانستید که سریعترین پرنده شاهین است و میتواند با سرعت 200 کیلومتر در ساعت پرواز کند ؟
آیا میدانستید که اولین اتومبیل را مظفرالدین شاه قاجار به ایران وارد کرد ؟
آیا میدانستید که قدرت بینایی جغد 82 برابر قدرت دید انسان است ؟
آیا میدانستید که در شیلی منطقه ی صحرایی وجود دارد که هزاران سال است در آن باران نباریده است ؟
آیا میدانستید که هر 50 ثانیه یک نفر در دنیا به بیماری ایدز مبتلا میشود ؟
چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
سخن شناس نهای جان من خطا این جاست…
در انـــدرون مــــن خستـــه دل نـــدانــــم کــیســت
کــــه مـــن خموشـــم و او در فغــان و در غوغاست…